برنامه ریزی مالی

برنامه ریزی مالی

درطراحی برنامه ریزی مالی  فاکتورهای مهمی را باید در نظر داشت که سه مولفه اصلی  آن ترازنامه، جریان نقد و صورت درآمد می باشد.

برنامه ریزی مالی

پیش بینی فروش

مدیر یک کسب و کار باید میزان فروش ماه، فصل و سال خود را حساب کند. شناسایی الگوها در چرخه فروش کسب و کار به رشد آن بسیار کمک می کند. بعلاوه برنامه های تبلیغاتی و استراتژی های رشد را نیزمشخص می کند. به عنوان نمونه یک کوچینگ کسب وکار که فروش فصلی دارد می تواند افزایش فروش در فصل های دیگر را هدف اصلی قرار دهد.پس پیش بینی فروش  اساس تعیین اهداف رشد شرکت به حساب می آید.

تعیین مصارف هزینه ها

برنامه ریزی مالی باید تمام هزینه ها مانند هزینه های عمومی و مالی کسب و کار را تامین کند.هزینه های عمومی همان هزینه های جاری کسب وکار یعنی هزینه اجاره ملک، آب و برق، حقوق و دستمزد کارکنان و دیگر هزینه هایی که به طور مرتب باید پرداخت شوند، را شامل می شود.انواع دیگر هزینه ها نیز تحت عنوان هزینه های پیش بینی شده باید در برنامه مالی کسب وکار لحاظ شود. به عنوان مثال پیش بینی افزایش در نرخ مالیات، افزایش دستمزد و حقوق کارکنان بر اساس نرخ مصوب در سال جدید و یا هزینه های مرتبط به حوادث پیش بینی نشده همچون آتش سوزی را بیان کرد.

تعیین وضعیت مالی

ترازنامه که یکی از صورت های مالی مهم در حسابداری می باشد. دارایی ها و بدهی های شرکت را فهرست کرده و نمایش می دهد. بررسی دارایی و بدهی شرکت به شما کمک می کند میزان بهبود در ارزش کسب و کار خود را بررسی کنید.صورت سود و زیان نیز وضعیت مالی و نحوه عملکرد شرکت در یک بازه زمانی تعیین می کند که از طریق آن می توان سود خالص حاصل از فعالیت اقتصادی برای یک بازه زمانی را محاسبه نمود . در صورتی که گزارش ترازنامه از وضعیت مالی شرکت در لحظه ای مشخص را ارائه می نماید.

برنامه ریزی مالی کسب و کار

درطراحی برنامه ریزی مالی فاکتورهای مهمی را باید در نظر داشت که سه مولفه اصلی آن ترازنامه، جریان نقد و صورت درآمد می باشد.

تعیین جریان نقدی

برای پیشرفت در کسب و کار خود لازم است در کنار پیش بینی هزینه ها، جریان نقدی خود را نیز برای ماه، فصل و سال آینده نگری نمایید به این گونه که از طریق پیش بینی جریان نقدی در برابر چالش های مالی احتمالی آمادگی بیشتری داشته و  بهتر تصمیم گیری نمایید.

تجزیه و تحلیل سربه سر

باید هزینه های ثابت مرتبط به افزایش تولید و درنتیجه افزایش فروش به ازای هر واحد را حساب کنید.این تحلیل برای اینکه درک درستی از درآمد و هزینه های افزایش تولید خود داشته باشید، لازم می باشد.در واقع تحلیل نقطه سربه سر روشی مناسب برای تعیین قیمت رقابتی محصولات شما می باشد. زیرا از این طریق بررسی می کنید که برای تامین هزینه های ثابت خود به فروش حداقل چند محصول لازم دارید چه قیمتی را  برای فروش مشخص کنید که هم هزینه های شما را پاسخگو باشد و هم در مقابل قیمت دیگر رقبا توجه مشتریان را به شما جلب کند.

تدوین برنامه عملیاتی

برای موثر بودن فعالیت های کسب وکار، بهتر می باشد دیدی روشن از نیازهای عملیاتی خود داشته باشید. مهم است بدانید برای رسیدن به اهداف تعیین شده به چه عنوان های کاری  نیاز دارید، شرح شغل هر یک کارکنان چگونه بوده و چگونه می توان خروجی کار کارکنان را به حداکثر رساند و یا اطلاع از هزینه های مربوط به هر مرحله از زنجیره تامین می تواند به تصمیم گیری آگاهانه شما کمک کند.

مقایسه عملکرد

به مدیران  توصیه می شود که در آخر سال مالی به حساب ها رسیدگی کرده و حساب های مالی را در دفاتر حساب و نرم افزار حسابداری ببندیددر ابتدای سال برنامه مالی خود را برای یک سال تعیین کنند. در این برنامه باید تصویری مشخص و دقیق از امور مالی ایجاد کرده و به دیدگاهی واقع بینانه از میزان رشد و گسترش کسب و کار در طول سال رسیدگی کنند. این برنامه مالی کمک می کند مدیران در رابطه با هزینه ها، میزان خریدها، بدهی ها، کنترل هزینه ها و دیگر فعالیت ها با آگاهی بیشتری تصمیم گیری کنند.

 

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک به سازمان ها این امکان را می دهد تا عملکرد فعلی خود را ارزیابی  و برای بهبود آن تصمیم‌گیری کنند. بعلاوه داشتن یک استراتژی  به سازمان ها کمک می کند تا رقابتی باقی بمانند و همچنین فرصت های رشد را شناسایی کنند.

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک عبارت است از برنامه‌ریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مستمر کلیه نیازهای یک سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود می باشد . تغییرات در محیط‌های کسب‌وکارسازمان‌ها را مجبور می‌کند که استراتژی‌های موفقیت خود را به طور متوالی ارزیابی کنند. فرآیند مدیریت استراتژی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا وضعیت فعلی خود را ارزیابی کرده و استراتژی‌ها را به کار گیرند و اثربخشی استراتژی‌های مدیریت اجرا شده را تجزیه و تحلیل کنند.

ویژگی‌های مدیریت استراتژیک

تعریف مأموریت و چشم‌انداز: مدیریت استراتژی شامل تعیین یک مأموریت و چشم‌انداز برای سازمان می باشد مأموریت هدف سازمان را تعیین می کند .

تجزیه و تحلیل محیط بیرونی و داخلی: مدیریت استراتژیک شامل تجزیه و تحلیل محیط بیرونی و درونی سازمان است.  تجزیه و تحلیل به درک فرصت‌ها و تهدیدهایی که سازمان در معرض آن ها قرار دارد و همچنین نقاط قوت و ضعف آن کمک می نماید.

تعیین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت: پس از تجزیه و تحلیل محیط، مدیریت استراتژی با تعیین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت برای سازمان است. این کار سازمان را قادر می‌سازد تا منابع و تلاش خود را در جهت دستیابی به نتایج مطلوب متمرکز کند.

طراحی استراتژی‌ها: طراحی استراتژی‌ها شامل تصمیم‌گیری در مورد عملیاتی است که سازمان باید برای دستیابی به اهداف خود بگیرد . این کار شامل تصمیم‌گیری در مورد نحوه تخصیص و استفاده از منابع است.

پیاده‌سازی استراتژی‌ها: پیاده‌سازی استراتژی‌ها شامل اجرای استراتژی‌های تدوین شده می باشد. این مسئله شامل ایجاد سیستم‌ها و روندهای لازم برای اطمینان از اجرای مؤثر استراتژی‌ها است.

ارزیابی عملکرد: ارزیابی عملکرد بخش کلیدی مدیریت استراتژی می باشد. این کار مستلزم نظارت و اندازه‌گیری پیشرفت سازمان در دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت می باشد. این مسئله به شناسایی فرصت‌ها کمک می‌کند.

انواع مدیریت استراتژیک

استراتژی کسب و کار
استراتژی تجاری بر توسعه یک برنامه اقدام بلندمدت برای دستیابی به اهداف یک شرکت، مانند افزایش فروش یا سهم بازار تمرکز دارد. این نوع استراتژی شامل تجزیه و تحلیل بازار فعلی و رقبا، ایجاد یک چشم‌انداز استراتژیک و تعیین اهداف کوتاه و بلندمدت می باشد.

استراتژی شرکتی
استراتژی شرکتی یک برنامه عملی  که نحوه دستیابی شرکت به اهداف و مقاصد خود را مشخص می‌کند. این شامل تجزیه و تحلیل محیط فعلی، شناسایی اهداف استراتژیک و تعیین بهترین راه برای رسیدن به آنها می باشد.

استراتژی رقابتی
استراتژی رقابتی یک برنامه عملی  که شرکت‌ها برای برتری نسبت به رقبای خود از آن استفاده می‌کنند. این مسئله شامل تجزیه و تحلیل رقبا، شناسایی نقاط قوت و ضعف و ابداع استراتژی‌هایی برای سرمایه‌گذاری از فرصت‌ها و کاهش تهدیدها می باشد.

استراتژی نوآوری
استراتژی نوآوری فرآیند توسعه محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید  که  به یک شرکت مزیت رقابتی می دهد این کار شامل شناسایی نیازهای مشتری، ایده‌های فکری، توسعه نمونه‌های اولیه و آزمایش آن ها می باشد.

استراتژی عملیاتی
استراتژی عملیاتی  چگونگی بهینه‌سازی منابع و فرآیندها به منظور ایجاد ارزش و دستیابی به اهداف سازمانی تمرکز می کندکه شامل تجزیه و تحلیل عملیات جاری، تعیین اهداف و مقاصد و ایجاد برنامه‌هایی برای رسیدن به  اهداف است.

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک به سازمان ها این امکان را می دهد تا عملکرد فعلی خود را ارزیابی  و برای بهبود آن تصمیم‌گیری کنند.

مزایا

مدیریت استراتژیک دارای مزایای مالی و غیرمالی است. فرآیند مدیریت استراتژی به سازمان و رهبری کمک می‌کند تا در مورد آینده خود فکر کرده و برای آن برنامه‌ریزی کند و مسئولیت اصلی هیئت‌مدیره را اجرا کند.مدیریت استراتژی جهت سازمان و کارکنان آن را تعیین می‌کند.  مدیریت استراتژی مؤثر به طور مستمر فعالیت‌های یک سازمان را برنامه‌ریزی، نظارت و آزمایش می‌کند و در نتیجه کارایی عملیاتی، سهم بازار و سودآوری بیشتری را به همراه دارد.

تصمیم‌گیری بهبودیافته: مدیریت استراتژی چارچوبی را برای تصمیم‌گیری بهتر با اجازه دادن به مدیران برای ارزیابی موثر تصمیم‌های خود بر اهداف استراتژیک کلی سازمان فراهم می‌کند.

همکاری پیشرفته: مدیریت استراتژی همکاری بین بخش‌ها و عملکردها را تشویق کرده و به اطمینان از اینکه همه در جهت اهداف و مقاصد یکسانی کار می‌کنند، کمک می‌کند.

افزایش عملکرد سازمانی: مدیریت استراتژی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بر حوزه‌هایی که نیاز به بهبود دارند تمرکز کرده و بهترین راه‌ها برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود را شناسایی و پیشرفت را بسنجند.

تخصیص منابع بهبودیافته: مدیریت استراتژی، سازمان‌ها را تشویق می‌کند تا با اطمینان از تخصیص منابع به مهم‌ترین حوزه‌ها، از منابع خود به نحو عالی استفاده کنند.

افزایش رضایت مشتری: مشتریان ممکن است از کسب و کاری که بر روی دستیابی به اهداف و مقاصد خود متمرکز است، راضی باشندمدیریت استراتژی به سازمان‌ها کمک می کند تا مشتریان خود را بهتر شناخته و استراتژی‌هایی را برای رفع نیازهایشان توسعه دهند.

مدیریت ریسک کسب و کار

مدیریت ریسک کسب و کار

مدیریت ریسک کسب و کار به سازمان‌ها این امکان را می دهد با به حداقل رساندن خطرات و هزینه‌های اضافی، خود را برای موارد غیر منتظره آماده کنند.

مدیریت ریسک کسب و کار

مدیریت ریسک فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدات موجود در سرمایه و درآمد سازمان می باشد. این تهدیدها یا خطرات  از طیف گسترده‌ای از منابع، از جمله عدم اطمینان مالی، مسئولیت‌های حقوقی، خطاهای مدیریتی استراتژیک، حوادث و بلاهای طبیعی ناشی شود.

مزایا

محیط کار امن  برای همه کارکنان و مشتریان ایجاد می‌کند.
ثبات عملیات تجاری را افزایش می‌دهد در حالی که مسئولیت حقوقی را نیز کم می کند.
محافظت در برابر رویدادهایی که هم برای شرکت و  برای محیط زیست ضرر دارد.
از همه افراد و دارایی‌های در برابر آسیب‌های احتمالی محافظت می‌کند.

ریسک از دو بخش تشکیل شده است: مورد اول اینکه احتمال وقوع مشکل باشد و مورد دوم پیامدهای منفی آن در صورتی که پیش بیاید.

 انواع ریسک

ریسک‌ها انواعی  دارند که باید در شروع بدانید که با کدام نوع یا انواع آن مواجه‌اید و بعد در پی مدیریت آن برآیید. انواع ریسک که در مدیریت ریسک می‌توانید با آن مواجه شوید عبارتند از:

ریسک بیمه ریسک انطباق ریسک ساخت
ریسک مالی ریسک بازار ریسک زیست محیطی
ریسک عملیاتی ریسک اعتبار ریسک سرمایه‌گذاری
ریسک کسب و کار ریسک شهرت ریسک امنیت اطلاعات
ریسک استراتژی ریسک سازمانی ریسک سیستماتیک
مدیریت ریسک کسب و کار

مدیریت ریسک کسب و کار به سازمان‌ها این امکان را می دهد با به حداقل رساندن خطرات و هزینه‌های اضافی، خود را برای موارد غیر منتظره آماده کنند.

مهارت‌های مورد نیاز برای مدیریت ریسک کسب و کار

برای مدیریت کردن ریسک به مهارت‌ها یی نیاز است که تقویت و پرورش هرچه بیشتر آن‌ها، مدیران را برای ریسک متخصص‌تر و آماده‌تر می نماید.  از  مهم‌ترین این مهارت‌ها به این موارد اشاره می‌کنیم:

تفکر استراتژیک

مدیران در مدیریت ریسک بر شناسایی ریسک‌ها و پتانسیل‌های آن‌ها، باید با تیم مدیریتی همکاری کرده و استراتژی‌هایی برای کم کردن خطرات ارائه دهند. این استراتژی‌ها  اقداماتی را شامل می‌شوند که تأثیرات بلندمدتی بر سازمان دارند. در واقع، مدیران ریسک باید راهکارهایی ارائه دهند که به نحو مناسبی در طراحی آینده شرکت در نظر گرفته شده باشند. آن‌ها باید فرصت‌هایی که با ریسک‌ها مرتبط هستند را هم تشخیص داده و بهره‌برداری از آن‌ها را ممکن سازند.

مهارت‌های تحلیلی

برای ارزیابی ریسک‌ها، نیازمند مهارت در تجزیه و تحلیل داده‌ها هستیم. با استفاده از این مهارت، مدیران ریسک توانمند به انجام تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و موفق در مورد آینده خواهند بود. بعلاوه این مهارت به آن‌ها کمک می‌کند تا نقاط ضعف و نیازمندی‌های تحقیقاتی را در داده‌ها تشخیص داده و بهبود قسمت های مختلف را مدیریت کنند. تجزیه و تحلیل دقیق داده‌ها به طور معمول منجر به تصمیم‌گیری بهتر و موفق‌تر درباره ریسک‌ها می شود.

مهارت‌های ارتباطی

مدیران ریسک مسئولیت انتقال اطلاعات به ریسک‌ها و استراتژی‌های کاهش آن‌ها به افراد دیگر در سازمان را دارند. آن‌ها باید توانایی ارتباط موثر با افراد مختلف از جمله مدیران ارشد و کارمندان سطح پایین را داشته باشند.به این منظور مهارت‌های خوبی در ارتباطات نوشتاری و شفاهی ضرورت دارد تا بتوانند از ابزارهای مختلف برای ارتباط با تیم مدیریت ریسک و بخش‌های دیگر استفاده کنند.

مهارت حل مسئله

وقتی یک مدیر ریسک با یک خطر برخورد می کند باید راه‌حل‌های مختلفی را برای مدیریت آن در نظر داشته باشد. این شامل تجزیه و تحلیل دقیق ماهیت و علت خطر طراحی استراتژی‌های کاهش یا از بین بردن آن و اجرای این استراتژی‌ها است. مهارت‌های حل مسئله به تفکر انتقادی، تمرکز و توانایی در حل مشکلات نیازمند است.

دانش مالی

ریسک‌های مالی در همه نوع کسب و کار وجود دارد از این رو مدیران ریسک باید دانش کافی در زمینه مالی را داشته باشند تا بتوانند این ریسک‌ها را شناسایی و مدیریت کنند. آن‌ها باید بین ریسک‌های قابل مدیریت و غیرقابل مدیریت تمایز قائل شوند. بیشتر کارفرمایان به دنبال مدیرانی با دانش مالی قوی برای مدیریت ریسک‌ها هستند.

آموزش و پیشرفت مداوم

هدف از مدیریت کردن ریسک این نمی باشد که تمام خطاها را از بین ببرید. اما می‌توانید از تجربیات گذشته خود بهره برده  و راهکارهای بهتری را برای آینده طراحی کنید. از روش SMART برای تعیین اهداف استفاده کنید تا بتوانید پیشرفت خود را بسنجید و بهبود بخشید.

با مطالعه و پژوهش در زمینه‌های مختلف مانند مقررات صنعت، تغییرات اقتصادی، نظرات مشتریان و ویژگی‌های محصولات،  به مهارت‌های خود افزوده و بهبود ببخشید. این اطلاعات به شما کمک خواهد کرد تا استراتژی‌های موثرتری برای مدیریت کردن ریسک‌ها ارائه کنید.
توانایی کار تحت فشار

مدیریت ریسک غالبا با استرس و فشار زیادی همراهمی باشد چرا که هر تصمیم اشتباه احتمالا  می تواند عواقب جدی داشته باشد. مدیران ریسک باید توانایی کار تحت فشار را داشته و بتوانند با استفاده از مهارت‌هایی که دارند به وظایف خود پایبند باشند.